در را زد و و وارد اتاق شد. مدیر یکی از بخشهای دیگر مؤسسه بود. یک فرم استخدامی پر شده دستش بود و بعد از حال و احوال مختصری٬ فرم را داد دست من و گفت: “نگاه کن، این چه جالبه!”.
کمی بالا و پایین فرم را ورانداز کردم. به نظرم یک فرم معمولی می آمد حاوی مشخصات خانمی که برای استخدام مراجعه کرده بود.پرسیدم: “چی ش جالبه؟” گفت: “مشخصات فردی ش رو ببین!” شروع کردم به زیر لب خواندن مشخصات فردی … نام … نام خانوادگی … تا رسیدم به آنجا که بود “فرزند: …”٬ دیدم جلویش نوشته: “رضا و پروین”. چند لحظه مکث کردم …؛
مکث مرا که دید٬ لبخندی زد و گفت: “ببین٬ من هم به همین جا که رسیدم٬ مثل تو مکث کردم٬ بعدش به خانم متقاضی گفتم: “چه جالب! … دو تا اسم نوشته اید.”
صدایش را صاف کرد و جواب داد: “انتظار داشتید یک اسم بنویسم؟ خب … من فرزند دو نفر هستم نه فرزند یک نفر!”
چند لحظه به فکر فرورفتم. به یاد آوردم که همیشه هنگام پر کردن فرم ها٬ بدون مکث و اتوماتیک جلوی قسمت “فرزند: …” فقط یک اسم می نوشتم: “علی”!
چطور تا به حال به چنین چیزی فکر نکرده بودم؟